بی خیـــــــــــــــال دنیا دنیا مـــــــال توست
غم دنیا رو نخور دنیا که ارزش نداره
داره رعدوبرق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه...
میگه وای چه رعدو برقی نکنه برق بگیرتم
پاشو تو برو .
من سر راهیم ،میدونم ...
نعره های هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند,
من
از سکوتِ موریانه میترسم.
چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی نادانم
خب یه بارم فکر کن به نادانی تو لبخند می زنم
یــه روز یــه تــرکـــه...
زیـــر خروار خــروار آوار گیـر کــرده بــود.... بـه خــون نیــاز داشـت....
به لباس ؛ بــه آب ؛ بـه غـذا.... اگر مـن هیچ کـاری براش نکـنم...
یه عمر شــرمنــده اش می شم...
برا همدردی با عزیزان آذری که
شب قدرشان ، شب قبر شد...
بی شک ما با شما لرزیدیم
تا حالا دقت کردین وقتی خودکارت قطع میشه یه جا دیگه تستش میکنی مینویسه،
ولی دوباره جای قبلیش میخوای بنویسی نمینویسه.
تا حالا دقت کردین یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی…
همه ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی.
تا حالا دقت کردین گوشیتو چک میکنی ببینی ساعت چنده ،
بعد مجبور میشی دوباره چک کنی چون دفه اول اصلا" دقت نکرده بودی.
وای بر ما!!!
اعراب به ما آموختند بجای خوراک بگوییم "غذا" که خود به ادرار شتر میگویند.
به نژادآریایی بگوییم "عجم" یعنی نفهم.
برای شمارش خودمان بجای تن از "نفر" استفاده کنیم که برای شتر بکار میبردند.
بجای واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است.
بگوییم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر آن ایرانیان شکست میخورند .
سلام
اول ميخواستم از طرفه خودم يه تبريك بگم به ايرونيا بابته مدال طلا..
به آلماني ها كه خيلي زور اومده و حتي امروز تو يه روزنامه به جاي عكس دو طلايي ما
عكس دوتا سگ رو گذاشته بودن ...
اين عكسو كه گذاشتم بذاريد تو بلاگتون تا جيگرشون بسوزه ........
الهی آن شب که همه قرآن به سر می گذارند
ما را توفیق بده قرآن را به دل کنیم . . .
خدایا
چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم :
الهی العفو ... که عفو و بخششت را می طلبم
اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم ؟
چگونه شرمسارت نباشم در حالیکه هر چه جور و جفا از من می بینی
باز هم رشته ی مهر و دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟
چگونه ادعای بندگی کنم در حالیکه خود می دانم عبد تو نبودم و بنده ی نفس بودم؟
اما مهربان خالقم!
تنها چیزی که می توانم بگویم این است که با همه ی شرمندگی هایم ادعا می کنم
که بنده ی تو هستم
و تنها کلامی برایت بگویم که نکند عمر به سر آید و این کلام را نگفته باشم
خدایا! ساده بگویم ... دوستت دارم
خدایا قلبم تشنه نور و عشق توست
هر روز به افكار و آرزوهایم بیا
به رویاهایم، در خنده هایم و اشكهایم
از سر رحمتت در فراموشی هایم پدیدار شو
به عبادتم ، به كار ، زندگی و مرگم بیا
خدایا ... یاریم كن تا به این مقام برسم كه احساس كنم كه كسی از من غنی تر نیست
زیرا از عشق و شادی برخوردارم
یاریم كن تا به این مقام برسم كه فقط تو را داشته باشم و لطف و عشق تو مرا لبریز كند
به این مقام برسم كه بگویم
بیا فقر ، بیا درد
وقتی كه خدا شهریار قلب من است
هیچ گزندی به من نمیرسد
همه چیز میگذرد
مانند رویا می آیند و می روند
من در شادی بی مرگی هستم و ترسی ندارم
زیرا كه او در من ساكن است
و سایه جاودانه او بر روح من حكمــفرماست
و اینک دستم را بر آستانت بلند می کنم که دستگیرم باشی
تو همانی که من می خواهم . پس مرا همان کن که تو می خواهی
آه خدایا ......

دانی زچه رو دیده ما میگرید * در ماتم شاه اولیا می گرید
تنها ز غمش اهل زمین گریان نیست * عیسی به فلک از این عزا میگرید
با تسلیت ایام شهادت مولای متقیان
در مناجات شبانه شبهای قدر را التماس دعا دارم
یه دسته هستن که عین کلاغ منتظرن تلفنت تموم بشه
تا سریع بپرسن کی بود؟
/ اینا قابل تحمل/
اما اون دسته ای که وسط مکالمه ات هی می پرسن
کیه کیه رو باید حلق آویز کرد!
تنهــــایی را ...
ترجـیــح می دهـــم..
بـــه تــن هایـــی
کـــه روحـــشان با دیــگــری اســت..!!
۞۞۞۞....۞۞............۞۞........۞۞۞۞.......................۞۞
۞۞۞۞.....۞۞..........۞۞......۞۞۞۞۞۞...................۞۞
......۞۞......۞۞.........۞۞....۞۞............۞۞................۞۞
۞۞۞۞.......۞۞......۞۞....۞۞...............۞۞..............۞۞
۞۞۞۞........۞۞....۞۞.....۞۞...............۞۞..............۞۞
......۞۞.........۞۞...۞۞.......۞۞............۞۞................۞۞
۞۞۞۞..........۞۞۞۞...........۞۞۞۞۞۞......۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞.............۞۞..................۞۞۞۞.........۞۞۞۞۞۞
خدایا ...!
گاهی تو را بزرگ می بینم و گاهی کوچک ،
این تو نیستی که بزرگ می شوی و کوچک ...
این منم که گاهی نزدیک می شوم و گاه دور ...!

پسرعموم با ناراحتی اومده گفته بچه ها تو کنکور مجاز شدم.
من:خاک بر سرت
پسر عمم:خرخون.
دختر عموم:مایه ی ننگ فامیل.
دختر عمم:یک کم از محمد یاد بگیر اصلا واسه غیر دولتی هم مجاز نشد.
پسر عموم ادب شدو تصمیم گرفته یه سال دیگه پشت کنکور بمونه تا مجاز نشه
سعی نکن متفاوت باشی
فقط «خوب باش»
خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است
صفحه قبل 1 ... 26 27 28 29 30 ... 55 صفحه بعد
» طنز ترین قیافه ی دکتر قالیباف ...
» لطفا جواب بديد
» اگه این سطل آبـــ رو بریزه چی میشه ؟؟؟
» بازم لاف آباداني
» ادبيات زرافه
» از صب اعصاب نذاشته برام بیشور !
» شرح در عکس
» گاهی وقتا باید سرتو خم کنی و طوفان زندگی رو با دعا کردن تحمل کنی
» فتوشاپ
» خداييش قبول دارين هوا خيلي داغه!!!
» بت من در دوران كودكي
» سیب زمینی مجهز به وای فای !
» شناسنامه فاميل دور
» کاریکاتوری که واقعی شد
» خدا
» دکی
» صلوات
» شما چی؟
» تحقیق
» جدیدترین عکس حنا در مزرعه
» نشاط جوانان
» ویندوز
» کتاب جدید حتما برا بچه هاتون بخرید
» نیاوران نگه دار!
» کریس در حال نماز خوندن!!!
» دهخدا
» زندگی دانشجویی
» مهر مادری
» شما یادتون نمیاد
» روز جهانی زن
» خدمات شرکت glx
» کار
» فرشید امین
» روز زن
» آقوی همساده !!
» جواب ماه
Design By : RoozGozar.com |